مودم چیست ؟

Modem مخفف کلمات Modulator/Demodulator بوده و به شما امکان می دهد که کامپیوتر خود را به یک خط تلفن استاندارد متصل کنید به طوری که قادر به ارسال یا دریافت داده های الکترونیکی باشید. در واقع استفاده از مودم کلید اصلی ورود به دنیای اینترنت و وب جهان شمول (www=world wide web)، سرویسهای آنلاین تجاری، ایمیل، و سیستمهای بُرد بولتین (BBSes) می باشد.

تعمیر مودم

 

در شبکه های کامپیوتری دو نوع مودم وجود دارد:

 

  • مودم های معمولی
  • مودم های ADSL

 

 

مودم های معمولی

مودم های معمولی دارای پورت های RJ-11 می باشند ولی برای اتصال به شبکه تلفن مورد استفاده قرار می گیرند. از کاربردهای این نوع مودم ها اتصال به اینترنت Dial-up می باشد. مودم های معمولی بر روی کامپیوترها قرار میگ رفتند و با استفاده از کابل های دو سر RJ-11 به شبکه تلفن عمومی و یا Public Switch Telephone Network(PSTN) متصل می شدند تا کاربر بتواند به اینترنت متصل شود.

 

مودم های معمولی دارای دو نوع می باشند:

 

  • مودم های داخلی (Internal Modem)
  • مودم های خارجی (External Modem)

مودم های داخلی

 

همانطور که از نام این نوع مودمها مشخص است، مودمهای داخلی (Internal Modem)در داخل کامپیوتر قرار میگیرند. در واقع بر روی مادربرد کامپیوترها یک اسلات وجود دارد که به آن PCI Express میگویند.

 

مودم های خارجی

 

مودمهای خارجی (External Modem) مودم هایی هستند که از طریق پورتهای USB به کامپیوترها متصل میشوند. این نوع مودمها نیز دارای پورت RJ-11 می باشند.

 

 

مودم وایرلس USB چیست؟


مودم وایرلس (Mobile Broadband Dongle) که اینترنت دانگل نامیده می‌شود، یک دستگاه USB کوچک است که امکان دسترسی به اینترنت از طریق تکنولوژی‌های مخابراتی سیار 3G و 4G را ایجاد می‌کنند.

با توسعه مخابرات سیار و بهره‌برداری از نسل سوم و چهارم ارتباطات موبایل، زمانی که دور از محل‌کار یا منزل هستیم؛ مودم‌های وایرلس USB بهترین گزینه برای کاربران اینترنت به شمار می‌روند

مودم‌های وایرلس به دلیل قابلیت‌های بیشتری که نسبت به خطوط ارتباطی ثابت دارند، بسیار پرکاربرد هستند.

 

 

تفاوت وای فای با وایرلس چیست؟


یک اتصال وایرلس از یک شبکه موبایلی استفاده کرده و به شما امکان استفاده از اینترنت در همه جا را می دهد. در حالی که برای ایجاد یک ارتباط Wi-Fi شما نیاز به نصب سخت افزار در خانه دارید یا مجبور خواهید بود در محدوده روتری که از طریق آن به اینترنت دسترسی دارید، باقی بمانید.
به عبارت دیگر Wi-Fi ابزار استانداردی است که سیستم های کامپیوتری از طریق آن به شبکه های بی سیم متصل می شوند. در اصل ارتباط Wi-Fi تنها بین دستگاه و Router برقرار می شود. اکثر روترها به یک مودم کابلی یا DSL یا هر نوع دیگر متصل اند که دسترسی به اینترنت را برای همه دستگاه های متصل به روتر Wi-Fi فراهم می کند.
ارتباط Wireless محدوده وسیع تری نسبت به ارتباط Wi-Fi را تحت پوشش قرار می دهد. برای داشتن یک ارتباطات Wi-Fi خوب و باکیفیت برخی مواقع لازم است در همان ساختمانی که روتر Wi-Fi در آن وجود دارد باقی بمانید.
سرعت آپلود و دانلودی که یک ارتباط Wireless در اختیار ما قرار می دهد معمولاً از یک ارتباط Wi-Fi کمتر است. طبق یک مقاله در PCWorld در سال 2112، کاربرانی که به سرویس وایرلس 4G دسترسی داشتند، می توانستند با سرعت 9?12 و 5?86 مگابیت بر ثانیه دانلود و آپلود کنند. سرعت در شبکه های 3G به مراتب پایین تر از این مقدار است. یک روتر Wi-Fi بر طبق استاندارد ارتباطی 812?11n می تواند سرعت انتقالی معادل 311 مگابیت بر ثانیه ارائه کند ولی سرعت ارتباط اینترنتی مورد استفاده در آن، سرعت دانلود و آپلود را کاهش می دهد.

 

روتر (Router) چیست و چه کاری انجام می‌دهد؟

 

روتر یا مسیریاب، دستگاهی است که داده‌های اینترنتی را در شبکه مسیریابی می‌کند. در واقع یک روتر دارای چندین اینترفیس یا پورت است که بر روی هر کدام از این اینترفیس‌ها، یک شبکه محلی یا LAN متصل گشته است. به عنوان مثال می‌توانید همه دستگاه‌های متصل در منزل خود را شبکه منزل در نظر گرفته که توسط سوئیچ به یکدیگر متصل شده اند و تمامی دستگاه‌های همسایه را نیز که به یک سوئیچ متصل گشته اند، شبکه همسایه بنامید. در این صورت اگر یکی از اعضای همسایه بخواهد داده ای برای شما بفرستد، داده او پس از عبور از سوئیچ، وارد روتر می‌شود و روتر با توجه به آدرس شبکه خانه شما، داده را به سمت خانه شما مسیریابی می‌کند.

در واقع می‌تواند روتر را کلیدی ترین دستگاه ارتباطی در دنیا شبکه نامید که با اتصال شبکه‌‌های محلی کوچک به یکدیگر و مسیریابی بسته‌های اطلاعاتی، شبکه ای از شبکه‌ها که امروزه به آن اینترنت می‌گوییم را شکل می‌دهد.

 

دلیل قطع شدن وای فای مودم ADSL چیست؟

 

یکی از دلایل این قطع شدن ها ، می تواند وجود نویز در خط تلفن شما باشد که البته این مشکل باعث خاموش شدن چراغ اینترنت شما می شود 

از دیگر دلایل می توان از به روز نبودن درایور مودم ADSL نام برد. برای اطمینان ، آخرین نسخه درایور مودم خود را دانلود کرده و نصب کنید. اگر باز هم مشکل وجود داشت به سراغ احتمال بعدی می رویم.

یکی دیگر از دلایل خاموش شدن های مکرر چراغ وای فای مودم شما ، تغییر فرکانس مودم ADSL شماست که با توجه به تخصصی بودن موضوع پیشنهاد می شود قبل از انجام آن حتما با کارشناسان رااینه کمک هیواتک مشورت نمایید. بارها مشاهده شده است که با تغییرات بنیادی در فرکانس های روتر یا مودم شما ، مشکل به طور کامل رفع می شود.

 

 

 

مشکل خاموش و روشن شدن چراغ وای فای مودم

 

اگر وای فای مودم شما گاهی اوقات روشن و گاهی اوقات خاموش می شود می تواند به علت بروز مشکل در سخت افزار مودم تان باشد. پس موضوع را با یک مودم ADSL دیگر تست کنید. همچنین پیشنهاد می شود از یک آداپتور دیگر برای تست مودم خود استفاده کنید.

 

 

 

 


تاثیر قصه بر تربیت کودکان، چیست؟

آفتاب: داستان  کودکانه رایکان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب، کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد.

 

قصه چه تاثیری در تربیت کودک دارد؟?

 

در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستآنها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود را به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز می مانند.

 

هدف از ذکر این مطالب آشنایی شما با روش های قصه خوانی و قصه گویی برای کودکان دبستانی است که نقش بسزایی در رشد و شکوفایی خلاقیت در کودکان دارد.

 

قصه کودکانه رایگان

ادبیات کودکان چیست؟

 

ادبیات کودکان شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان است. ادبیات کودکان عبارت است از تلاشی هنرمندانه در قالب کلام، برای هدایت کودک به سوی رشد، با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر، ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله ی کلمات در اشکال و صورت های گوناگون.

 

ادبیات، کودک را در همه ی اوقات زندگی پرورش می دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او می بخشد. داستآنها و اشعاری که کودکان می خوانند و می شنوند اثری عمیق در فکر و روحیه ی آنان می گذارد و ایشان را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده می سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنان را یاری می کند.

 

ادبیات کودک، به ویژه در زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان، نقش قاطعی دارد.

 

 

تأثیر قصه در کودکان

 

داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب، کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستآنها را تشکیل می دهند.

 

پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفید در کودک، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است.

 

 

انتخاب قصه های مناسب

 

مسئله ی انتخاب کردن قصه، با توجه به انبوه موادی که در اختیار قصه گوست، به ویژه برای قصه گوهای تازه کار و مبتدی، مشکلی اساسی است. حتی بهترین و برجسته ترین قصه گوهای حرفه ای هم قادر به گفتن هر داستانی نیستند. قصه گو، قهرمانان خود را از قصه هایی می سازد که با شخصیت خاص و سبک او متناسب باشند.

 

قصه گوی تازه کار، ابتدا باید سعی کند که ویژگی های شخصیت و سبک گویش خود را ارزیابی کند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستان هایی را می توانم مؤثر و خوب بیان کنم؟ چگونه می توانم شخصیت خود را با قصه هماهنگ کنم تا هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار کنیم؟

 

پس از آن که قصه گو کار انتخاب کردن را تمام کرد، وارد مرحله ی آماده کردن داستان برای گفتن می شود که از مهم ترین گام هایی است که در جهت به کار گرفتن فن قصه گویی برداشته می شود. قصه گو باید به خاطر داشته باشد که کار او از بر کردن یا از رو خواندن نیست، بلکه کار او قصه گفتن است که مانند تجربه ای یگانه باقی می ماند.

 

از بر کردن قصه اغلب نخستین مانعی است که راه سیر طبیعی و خودانگیخته ی یک قصه گویی موفق را سد می کند. قاعده ی درست این است که هرگز نباید داستانی را برای «گفتن» به خاطر سپرد، بلکه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن کافی است.

 

انتخاب و آماده کردن داستان، نخستین گام ها در راه پیشبرد هنر قصه گویی است و هنر قصه گویی بر آنها استوار می شود. قصه گوهای مبتدی و تازه کار به زودی متوجه می شوند زمانی را که برای رسیدن به این مرحله از رشد سپری کرده اند، سرمایه گذاری مفیدی بوده است.

 

آماده کردن ذهن و بیان، در ارائه ی موفقیت آمیز یک قصه مهم ترین مُتغیّر به شمار می آید. بدون این انتخاب و آماده کردن بسیار دقیق، قصه گو نباید انتظار به دست آوردن یک تجربه ی موفق را داشته باشد.

 


نقش تربیتی قصه های شب در روند شکل گیری شخصیت کودک

ما کودکی خود را با افسانه و قصه های کودکانه به یاد می آوریم. قصه ها، بی آن که آگاه باشیم، نطفه و نهاد شخصیت آینده و سرنوشت ها را پی ریزی می کنند، صورت و ظاهر این قصه ها شاید به مرور زمان به فراموشی سپرده شوند، اما جوهره ی نمادین آن ها همواره از کانون هستی ما حضوری فعال و قدرتمند دارد و می تواند چشمه ی خلاقیت و سر زندگی کودک در سال های آتی زندگی باشد. رسم زیبای قصه خوانی در شب و در وقت خواب علاوه بر ایجاد و تحکیم رابطه ی عاطفی با کودک، جزئی از اصول تربیت سنتی در تمام جهان است و فلسفه ی انجام آن، آماده ساختن کودک برای زندگی با رمز و راز و تأثیر گذاشتن بر ناخودآگاه اوست. چون وقتی کودک در حال خواب است، محتویات قصه به زیان شما، خود به خود به ضمیر ناخودآگاه وی منتقل می شود. رمزهای قصه در ضمیر ناخودآگاه او جایگزین می شوند تا در زمان لازم، ذهن و تخیل کودک را برای مواجهه با واقعیت آماده کنند و در عین حال او را در برابر اضطراب، ترس ها و ناشناخته های معمول در زندگی، مصون نگه دارند. بنابراین قصه های شب جنبه ی پالایش و درمانی دارند و کودک را در برابر هزار و یک پرسش و نکته ی گنگ و مهمی که ممکن است در طول روز برایش پیش آمده باشد، محافظت می کنند و این کار را با زبان نماد و رمز انجام می دهند. این سنت زیبا و تأثیر گذار، متأسفانه در جامعه ی پرتنش، پیچیده و پر شتاب امروزی، به تدریج رو به فراموشی می رود و امروز، کمتر مادری را می بینیم که قبل از خواب برای کودکش، قصه ای نقل کند و به ویژه در خانواده های شهری، تلویزیون، ویدئو، ماهواره و به ویژه کامپیوتر، به تدریج جای قصه گویی شبانه را گرفته اند، غافل از اینکه جوهره ی عاطفی و کارکرد تربیتی درمانی قصه های شب، قابلیت جایگزینی با هیچ شیوه و رسانه ی دیگری را ندارد. چرا که زبان قصه های شب، زبان نماد و رمز و راز است و تنها نماد است که می تواند در ناخودآگاه کودک تأثیری ماندگار بگذارد و او را از وحشت مواجهه با واقعیت بیرحم و عریان حفظ کند و در عین حال نوعی تصفیه و تزکیه ی عاطفی – هیجانی در او پدید آورد. به طوری که با هم ذات پنداری با قهرمان قصه (خود را جای قهرمان انگاشتن) بتواند بر اضطرابهای موهوم خود غلبه پیدا کند و به نوعی تخلیه هیجانی دست یابد و بتواند در برابر ترس های بی دلیل خود، از قوه ی هدایت شده ی تخیل در قصه های جن و پری کمک بگیرد.

حال ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا از «قصه های شب» سخن می گوییم چرا سنت قصه خوانی و کتابخوانی در طول روز نمی تواند چنین تأثیری در روند شکل گیری شخصیت کودک داشته باشد؟

واقعیت این است که قصه صوتی کودکانه گویی و قصه خوانی در هر ساعت شبانه روز، می تواند به کودک در فهم واقعیت پرورش قوه ی تخیل، هنجاریابی و درک ارزش ها و مواجهه با استعدادهای شخصی کمک کند اما تأکید بر قصه های شب یا قصه های قبل از خواب که سنتی رو به زوال است، دقیقاً به دلیل تأثیر دوگانه و مضاعف قصه در زمان خواب صورت می گیرد. چرا که اولاً بافت، ساختار و فضای قصه های شب، باید با قصه های روز متفاوت باشند و دقیقاً بر مبنای ساختار قصه های عامیانه ی، مادربزرگان (یا به زبان تئوریک قصه شناسی بر مبنای قصه های جن و چری) استوار باشند و ثانیاً درست قبل از خواب کودک برای او خواند و یا نقل شوند، به طوری که بعد از آن، کودک به خواب رود و مجال القاء مفاهیم قصه به ناخودآگاه کودک فراهم آید.

حال باید دید که چرا قصه های شب، باید فضایی متفاوت از قصه های روز داشته باشند، و یا همان گونه که گفتیم از الگوی قصه های مادربزرگان و افسانه های جن و پری تبعیت کنند؟

اصلاً قصه های جن و پری جنسیت و قصه های مادربزرگان چه ویژگی خاصی دارد که آن ها را در روند شخصیت پردازی کودک، در موقعیت ممتازی قرار می دهد. این ویژگی را در عوالم زیر می توان خلاصه کرد. 1– تاکید بر تخیل به عنوان رکن اصلی 2- ایجاد فضای امن و مصون برای مواجهه با تخیل و واقعیت 3- استفاده از نظام نمادین برای تأثیربر ناخودآگاه و وحدانیت اجزای وجودی انسان. همان گونه که اشاره شد، قصه های شب معمولاً از فرهنگ عامیانه ی ما نشأت می گیرند و از گذشته های دور، نسل به نسل به ما رسیده اند و گویی در حافظه ی جمیع، جاودانه شده اند و به همین دلیل، خاصیتی تربیتی درمانی و شفابخش دارند.

این قصه ها به جای بازگویی صرف واقعیت، با ایجاد رمز و راز و هدایت تخیل کودک، حس کنجکاوی، خودانگیختگی و توانایی احساس کردن را برای کودک به ارمغان می آورند. توانایی درک تمام احساسات بشری مثل عشق، ترس، نفرت، امید و حتی سوگ و جدایی. اما جهان قصه در عین مطرح کردن تمام احساسات بشری، برای کودکان جای امنی است. چرا که همه ی این ها در مزان غیر واقعی «یکی بود و یکی نبود» یا «روزی روزگاری» اتفاق می افتد. پس اتفاقات آن به «خود راستین» کودک لطمه نمی زند و کودک در برابر عریانی خشن واقعیت احساس سرما و برهنگی نمی کند، این جهان با جهان قصه های واقع گرایانه و سراسر پند و اندرز افراد بالغ تفاوت دارد. چرا که جهان قصه های واقع گرایانه و اخلاقی، می توانند برای کودک تهدیدی محسوب شود. اما در قصه های عامیانه، یا قصه های جن و پری هر اتفاقی که بیفتد، کودک احساس خطر نمی کند، چرا که این اتفاق در جهان قصه رخ داده است و به همین دلیل کودک به عنوان یک شاهد، نظاره گر، از این قصه ها خود انگیختگی طبیعی، شور و شوق و مواجهه با احساسات بشری را می آموزد، بی آن که احساس کند شخصیتش لطمه دیده است. در واقع قصه های عامیانه فضایی آزاد و رها برای جولان تخیل و کشف و شهود را برای کودکان به همراه می روند.

عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد برالعجب من عاشق این هر دو ضد

اما این فضای آزاد، کنترل نشده و وحشی نیست، بلکه دقیقاً از ساختار و الگوی واحد قصه های عامیانه که در آن شر محکوم به شکست است و نیکی در نهایت پیروز می شود، تعبیت می کند، اما جدال بین خیر و شر در قصه های عامیانه دلهره آور نیست، چرا که به زبان رمز که مناسب ترین زبان برای بیان مسائل ناخودآگاه است، به نمایش گذاشته می شود و این راز اثر بخشی و خاصیت درمانی قصه های شب است که مسائل مشترک نوع بشر و طریقه ی راه حل و فصل آن ها را به زبانی نمادین بیان می کند. در این مورد دکتر برونو بتلهایم، روان شناس معروف کودک که تحقیقات مفصلی بر جنبه های درمانی و تربیتی افسانه ها انجام داده است، به تفصیل در کتاب معروف خود تحت عنوان «کاربرد افسانه ها» که در ایران به نام «کاربرد افسون» ترجمه شده است، صحبت کرده است. دکتر بتلهایم اشاره می کند که هدف روان درمانی قصه ها، هماهنگ کردن هشیاری و ناهشیاری کودک و یا در واقع خودآگاه و ناخوداگاه اوست. فرد در صورتی می تواند تمامیت شخصیتی خود را پیدا کند که بین وجه هشیاری و ناهشیاری فردی و جمعی وی، مناسبات درستی برقرار شود. در قصه ها این مناسبات به صورت ازدواج دختر شاهزاده با پسر سلطان صورت می گیرد. دختر سلطان یا شاهزاده خانم بیانگر جلوه ای از ناهشیار است که باید از راه ازدواج و زناشویی با جنبه هشیار روان در آمیزد و این اتصال و اتحاد، به گونه ای نمادین، بیانگر هماهنگی و سازشی میان هشیاری و ناهشیاری بشر و درو اقع بیانگر تمامیت اجزاء وجودی اوست، تا بتواند نهاد (غرایز) را با «خود» (جنبه ی هشیار وجودش) و فراخود (وجدان و باید و نبایدهایش) هماهنگ کند و تنها در این صورت است که می تواند شاد و طبیعی و خودانگیخته باشد و همه ی توان و قدرت خود را در راه کمال و شکوفایی وجود خود به کار اندازد.

این همان وظیفه ای است که شهرزاد قصه گو در هزار و یک شب با قصه های پریان خود انجام می دهد، در واقع قصه گویی شهرزاد، وسیله ای برای روان درمانی شهریار بیمار و پالایش روانی اوست و البته شهرزاد این کار را با یک قصه و در طول یک شب انجام نمی دهد. چرا که نظام نمادین قصه باید به تدریج بر ناخودآگاه تأثیر کند. به همین دلیل، قصه گو شهرزاد به هزار و یک شب، یعنی زمانی معادل سه سال طول می کشد تا شهریار از طریق قصه های پیاپی، از افسردگی، بدبینی و ناراحتی روحی نجات یابد و بار دیگر تمامیت شخصیت خود را پیدا کند. پس توجه به خاصیت درمانی قصه در بطن فرهنگ شرق نهفته است و نکته ای است که امروزه روان شناسان غرب به عنوان یک تز پژوهشی، بر روی آن کار می کنند و اصلاً اصطلاح مفهوم «قصه درمانی» که از نیمه ی دوم قرن بیستم در غرب رواج یافت، از توجه به واقعیت درمانی نهفته در هزار و یک شب و قصه های شرقی، ناشی شده است. بتلهایم معتقد است که افسانه های جن و پری و افسانه های عامیانه که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها تعریف می کردند، به ما کمک می کنند تا خویشتن را بهتر بشناسیم. چون ارزش های دوگانه و دوقطبی وجود ما در این قصه ها از هم جدا شده اند و هر کدام در وجود چهره ای متفاوت، تجلی یافته اند. و به همین علت، این قصه ها از قصه های پند آمیز معمولی که در کتب درسی و سیستم آموزشی واقع گرایانه وجود دارند، قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارند و عملاً در جریان تکوین شخصیت پردازی به یاری کودک می شتابند. چرا که این قصه ها بر اساس خیال پردازی پرورش پیدا می کنند. برخی سیستمها و یا مربیان به غلط تصور می کنند که پرورش قوه ی تخیل، کودک را از واقعیت اطرافش دور می کند و این نوع ادبیات و قصه پردازی را برای او مفید نمی دانند، در صورتی که رویدادهای تخیلی، اساس شفای روحی هستند. چرا که ذهن کودک خردسال از دیدگاه بتلهایم دارای مجموعه ی در حال گسترش وسیعی است که اغلب از یک رشته نقوش ذهنی بی تناسب تشکیل شده است که فقط برخی از آن ها تکمیل شده اند. کودک با ذهن خود، فقط برخی جنبه های واقعیت را در می یابد و قوه ی تخیل، نقاط ضعفی را که در عدم درک کودک از جهان پیرامونش موجود است پر می کند. این نقاط ضعف بر اثر عدم رشد فکری و فقدان اطلاعات درست پدید می آید و همچنین فشارها و استرسهای درونی در هنگام مواجهه با واقعیت نیز باعث عدم درک مسائل و یا تحریف واقعیت می شود.

اما خیال پردازی نیز در همه حال، خالی از خطر نیست، ایجاد نوعی نظم و ساختار، از خطر خیال پردازی لجام گسیخته می کاهد، چرا که خیال پردازی غیر کنترل شده، خود می تواند باعث اضطراب و یا دور شدن از واقعیت شود. کودک طبیعی، خیال پردازی را با مشاهده ی قسمت هایی از واقعیت آغاز می کند. اگر خیال پردازی نظم و کنترلی نداشته باشد، ممکن است اشیاء در ذهن کودک چنان درهم آمیزند که به هیچ رو، قادر به نظم دادن و کنترل آن ها نباشد. برای این که کودک بتواند از عالم خیال به واقعیت بازگردد، وجود نوعی نظم ضروری است و افسانه های جن و پری این نظم را ایجاد می کنند. چرا که همانند ذهن کودک عمل می کنند، یعنی مثل خیال پردازی های کودک، معمولاً با بخشی از واقعیت آغاز می شوند (دختری که می خواهد به دیدار مادربزرگش برود، دختری که مادرش را از دست می دهد، مرد فقیری که یک شب هیچ غذایی با خود به خانه نمی آورد) اما در نهایت نتیجه ی این خیال پردزای ها، چندان روشن نیست. وقتی کودک با افسانه های جن و پری آشنا باشد، می داند که این افسانه ها به زبان اشارات یا نمادها با او سخن می گویند، نه به زبان واقعیت روزمره. در واقع از همان ابتدای داستان، مخاطب متوجه می شود که آن چه اتفاق می افتد، یک رشته واقعیت محسوس با اشخاص و مکان های واقعی نیست. کودک نیز با مفهومی که به نماد می دهد، از آن قصه ها برداشت خاص خود را دارد. از دیدگاه یونگ، بیماری روانی زاییده ی کمبود و یا ضعف کارکرد نمادین ذهن است. یعنی خودآگاهی نمی تواند با غرایز هماهنگ شود (فراخود با نهاد) و ذائقه غریزی به صورت خام ظاهر می شود و زبان حال نمادینی در خودآگاهی نمی یابیم. همین واژه «روزی روزگاری»، «در سرزمین دور» یا در «سرزمینی هزار سال پیش تر از این» ، یا «زیر گنبد کبود» و ... به کودک می فهماند که آنچه بیان خواهد شد، ربطی به اینجا و اکنون ندارد و سپس حوادثی روی می دهد که در آن ها منطق عادی و رابطه ی علت و معلولی وجود ندارد. چنانچه در رویا و کلیه جلوه های ناخودآگاه نیز چنین فضایی حاکم است. اما چرا بی زمانی قصه، می تواند بر ناخودآگاه ما تأثیر بگذارد؟ چون فرد به جای فردیت، با دنیای خارج قطع رابطه می کند و رفتاری ضد اجتماعی پیدا می کند. محتوای ناخودآگاه، پنهان ترین و در عین حال مبهم ترین حیطه برای انسان است و شدیدترین دل نگرانی ها و هم چنین عظیم ترین امیدواری ها را به وجود می آورد. حیطه ی ناخودآگاه محدود به زمان و مکان خاص یا توالی منطقی رویدادها نیست. ناخودآگاه ، بی اطلاع ما، ناگهان ما را به دورترین زمانهای زندگی مان بر می گرداند. به حیطه ی رویاهای اجدادمان – به رویاها و تصاویر ازلی بنابراین، عجیب ترین، کهن ترین، دورترین و درعین حال آشناترین جاهایی که افسانه ی جن و پری از آنها سخن می گوید، نمایشگر سفری به درون ذهن ما و به درون قلمروهای بی خبری و ناخودآگاه است (آنچه یونگ از نماد می بیند، منحصراً قدرت تألیف کننده و هماهنگی بخش آن، یعنی متعارف ترین و اخلاقی ترین عمل نماد است).

افسانه ی جن و پری اگرچه از همان شروع ساده ی خود وارد حوادث تخیلی می شود، اما با وجود پیچ و خمهای، طولانی، پیشرفت حوادث قصه از دست نمی رود و اگرچه قصه، کودک را به سفری در جهان شگفتی ها می برد، در پایان، با اطمینان بخش ترین شیوه، او را به عالم افسار تخیل برای مدتی کوتاه، خطری در بر ندارد، به شرطی که به طور دائم گرفتار آن نشویم. همان گونه که در پایان قصه، قهرمان به عالم واقع باز می گردد و سرنوشتی خوش، اما معمولی و بدون جادو پیدا می کند.

همانطور که ما از رویای خویش، شاد و سرحال بر می خیزیم تا بهتر، آماده ی مقابله با فشارهای واقعیت باشیم، در پایان قصه ی جن و پری نیز، قهرمان یا شخصاً یا بر اثر جادو به عالم واقع باز می گردد، در حالی که به مراتب بهتر از ابتدای داستان، قادر به در درست گرفتن زندگی خویش است. در اینجا بی مناسبت نیست که از دیدگاه زبان شناسان نیز نگاهی مسئله داشته باشیم، زبان شناسان معتقدند که زبان مفهوم سلبی است و نه ایجابی، و در واقع ما ماهیت را آنگونه که هست نمی فهیمم، بلکه از طریق مجرای زبان بهتر می فهمیم، به همین دلیل اشاره شد که این قصه ها باید قبل از خواب خوانده و یا گفته شوند چون خواب ادامه ی خیال پردازی و به نظم کشیدن تخیلات کودک را از طریق خیال پردازی به عهده می گیرد و انرژی ذهنی لازم را برای شروع یک روز جدید در اختیار او قرار می دهد. پژوهش هایی که اخیراً درباره ی رویا انجام شده است، نشان داده است که هرگاه کسی از رویا و خواب دیدن محروم باشد، حتی اگر بخوابد، ولی به مرحله ی خواب سبک یا رویابینی نرسد، دچار افسردگی می شود در زندگی واقعی، از نظر کنترل واقعیت دچار مشکل می شود. علت مشکل این است که فرد، فرصت آن را پیدا نمی کند که در عالم رویا، خود را از ید مسائل ناخودآگاه که به او هجوم می آورند رها سازد.

باید در نظر داشت که رویاهای کودک به اندازه ی رویای بزرگسال پیچیدگی ندارد. بنابراین به قصه های جن و پری بیشتر نیاز دارد.

بسیاری از روانشناسان معتقدند که اگر کودکی با افسانه های جن و پری آشنا شده باشد، ممکن است رویاهایش از نظر محتوا و مفهوم کم مایه تر باشد و در نتیجه در راه تسلط بر مشکلات زندگی چندان کمکی به او نمی کند، این مهمترین دلیل نیاز کودک به قصه های شب قبل از خواب است.

اما ممکن است برای بسیاری این پرسش پدید بیاید که چرا نباید شب هنگام قصه های منطبق با واقعیت برای کودک گفته شود؟ بسیاری از کسانی که تکیه بر واقعیت گرایی دارند، از عنصر خیال پردازی از قصه های عامیانه ایراد می گیرند. پاسخ به این سوال این است که اگر کودک همواره با قصه های واقع گرایانه مواجه باشد، ممکن است چنین نتیجه بگیرد که بخش عمده ی واقعیت درونی او و خیال پردازی هایش مورد قبول پدر و مادر نیست. از این رو خود را نسبت به زندگی درونی و ذهنی بیگانه می سازد و در نتیجه به سوی غنای فکری گام بر نمی دارد و بعدها ممکن است در سنین نوجوانی و جوانی که دیگر تحت سلطه ی عاطفی پدر و مادر قرار ندارد، از جهان ملموس و منطقی متنفر شود و از هرگونه روابط علت و معلولی بگریزد و تماماً به درون عالم خیال پناه ببرد. گویی که درصدد جبران چیزی است که در کودکی از دست داده است و این ممکن است در سنین بالاتر به جدایی کامل فرد از واقعیت منجر شود که پیامدهای خطرناکی را دربر دارد و آغاز سایکوز یا روان پریشی است. چنین شخصی حس می کند که هرگز در عالم واقع احساس رضایت کامل نمی کند وچون با فعالیتهای ناخودآگاه بیگانه می شود، قادر نیست توان ناخودآگاه خود را در جهت غنای زندگی خویش به کار ببرد. در این صورت زندگی دیگر نه خوشایند است و نه مزیتی عزیز و بی همتا که به انسان هدیه داده شده است.

به محض آن که فشارهای درونی کودک بر او چیره شود، تنها چیزی که او را آرام می کند و به او امید می بخشد، تجسم بخشیدن به آنها در عالم خارج است. اما مسئله ی مهم چگونگی این تجسم بخشیدن است. بی آن که این کاربر وجود کودک غالب گردد. کودک به تنهایی هنوز قادر به برقراری نظم در فراگردهای درونی خود و درک آنها نیست. افسانه های جن و پری مادربزرگان به کودک نشان می دهد که چگونه می تواند آرزوهای ویرانگر خود را در وجود یک شخصیت مجسم سازد و یا از شخصیت دیگر، به رضایت خاطر برسد و اصولاً چگونه با دغدغه های مخرب خود، سازگاری پیدا کند و آنها را پالایش کند.

وقتی آرزوهای کودک در وجود فرشته ای مهربان تجسم یافت، و انگیزه های ویرانگرش در وجود جادوگری پلید، و هراسهایش در وجود گرگی درنده و توقعات وجدانش در وجود پیری خردمند مجسم شد، آن زمان کودکی سرانجام قادر خواهد بود که گرایشهای متضاد خود را منظم سازد و از این هنگام است که شخصیت او به تدریج شکل می گیرد و در آینده، در برخورد با مسائل و مشکلات کمتر دچار اضطراب، از خود بیگانگی و آشفتگی درونی و مهتر از همه کمتر دچار احساس تناقض می شود.


بررسی تأثیر هزارویکشب بر پیشگامان هنر نمایش نوین عربی

با توجه به تأثیرگذاری شگرف داستان کودکانه هزارویک‌شب بر عرصه‌های مختلف ادبی و فرهنگی ملل جهان، این پژوهش با هدف بررسی نقش هزارویک‌شب در شکوفایی نمایش نوین عربی، نزد پیشگامان این هنر صورت گرفت. بدین‌منظور پس از بررسی ریشه‏ها و خاستگاه‏های نمایش و شکل‌های مختلف هنرهای دراماتیک در کشورهای عربی، به معرفی هزارویک‌شب و قابلیت‏های نمایشی آن پرداخته شد. همزمان با شکل‏گیری تئاتر نوین عربی و پایه‏ریزی آن توسط نمایشنامه‌نویسان بزرگ عرب، موج تازه‌ای از تأثیرگذاری هزارویک‌شب بر ادبیات عربی و این‌بار در عرصه‌ی هنر نمایش به‌وجود آمد که بررسی و معرفی مهم‌ترین نمایشنامه‌هایی که براساس این کتاب نوشته شده‌اند، بخش بعدی این پژوهش را تشکیل می‏دهد. دستاورد این تحقیق اثبات قابلیت‏های نمایشی هزارویک‌شب از طریق بررسی نمونه‏ها و همچنین معرفی موج تأثیرپذیری نویسندگان عرب در دوره‌ی شکوفایی نمایش از نیمه‌ی قرن نوزدهم به‌بعد، نزد آنان است و بدین‌صورت ثابت می‏کند که توجه پیشتازان عرصه‌ی نمایش عربی و پایه‌گذاران آن، بیش از ادبیات اروپا به میراث تاریخی ادبیات عربی به‌طور عام و هزارویک‌شب به‌طور خاص بوده است.

قصه کودکانه


داستان های کودکانه و تاثیر آن بر ذهن کودک

اگر داستان های کودکانه با لحنی آهنگین بدون نشان دادن غلوآمیز احساساتی نظیر هیجان، ترس یا پرخاشگری روایت شوند، بچه ها به هراس نمی افتند. داشتن پایان خوش که یکی از ویژگی های است که حسی از امنیت فراهم می کند و به کودکان اجازه می دهد از نظر حسی با داستان درگیر شوند.

بهترین توصیه شاید این است که داستانی بگویید که خودتان از آن لذت می برید ؛ مجبور نیستید همه داستان هایی  را که به آنها برمیخورید برایشان تعریف کنید. از گفتن داستان هایی که آنها را خیلی خشن یا نامناسب می یابید بپرهیزید. از تخیلتان استفاده کنید تا آنچه را یقین دارید داستان مناسبی است پیدا کنید. تاثیر قصه رایگان صوتی بر تربیت کودکان را نادیده نگیرید.

داستان کوتاه برای کودکان اگر به درستی و با شناخت دنیای کودکانه نوشته شود، به پرورش خلاقیت کودکان کمک کرده و مفاهیم زندگی را آموزش می‌دهد. داستان کودکان علاوه بر آنکه سرگرم کننده است، باید به مفاهیم زندگی اشاره کند اما آنقدر سطحی و ساده نباشد که داستان را تا حد یک پند و نصیحت پایین بیاورد. همچنین کودکان با توجه به خیال‌پردازی عمیق، از شنیدن داستان‌هایی که با جان‌بخشی به اشیا بی‌جان و همین‌طور حیوانات همراه است، لذت می‌برند.

داستان باید کوتاه باشد چون حوصله کودک از شنیدن داستان‌ صوتی های طولانی و با شخصیت‌های زیاد سرمی‌رود. .قصه ها به کودکان یاری می رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه ای که بین شخصیت های یک قصه وجود دارد، می تواند به کودک یاری برساند که خود چگونه این موارد را در زندگی رعایت کند.

اهمیت داستان گویی در افزایش یادگیری و رشد ذهنی کودکان

اکثر ما در کودکی ها ی خود روزهایی را به یاد می آوریم که بزرگترها برای سرگرم کردن و یا کوتاه نمودن شب های بلند زمستان با قصه، مثل و چیستان اعضای خانواده را گرد هم می آوردند و لحظات استثنایی و دلپذیری را در پس این داستانهای راز گونه و پر معنا فراهم می کردند لحظاتی که تا کنون در یاد و خاطره باقی مانده است.
نویسندگان حوزه کودک و نوجوان هم چنین روانشناسان رشد بر این عقیده هم رای هستند که قصه ها برای کودکان خردسال فقط یک محرک روانی و شنیداری نیستند، بلکه کارکردهای فراوانی برای این گروه از کودکان دارند.
کودکان از طریق قصه ها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هر قصه ای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونه های واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند.

در عین حال داستان های کودکانه  موجب میشوند تا کودکان بتوانند با گسترهای از کلمه ها آشنا شوند. کلمه هایی که ممکن است در گفتگوی روزانه هیچ وقت مورد استفاده قرار نگیرند همچنین قصه ها موجب می شوند تا کودکان با تجربه ها، احساسها، عواطف و شیوه های نگرش بزرگترها آشنا شوند.

هم چنین قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزایش میدهند .کودکان در اثر شنیدن این توانایی را به دست می آورند تا بتوانند شنیدن فعال را تجربه کنند. آنها حتی برای اینکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروری است که دقت و تمرکز لازم را برای خوب شنیدن تمرین کنند.